lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 17 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

نوروز نامه

                                                                                                          نوروز امسال هم طبق روال همیشه به دید ...
28 فروردين 1392

مهتا هزار روزه شد !!

                               هزار روزه که دخترم پا به این دنیا گذاشته..... هزار روزه که بانفسهاش نفس کشیدم .... با خنده هاش خندیدم و از گریه کردنش ناراحت شدم ...                             مهتای بی همتای من هزار روزگیت مبارک                 به همین خاطر کیک  درست کرد...
21 فروردين 1392

آهای آهای بهاره عید اومده دوباره ...

    نوروز 92 هم از گرد راه رسید ... وما سومین بهار رو با مهتا کوچولو تجربه کردیم ...  امسال هم سه نفری کنار سفره هفت سین نشستیم . مهتا مدام به سمنو ناخنک میزد و سنجد میخورد . لحظه سال تحویل همگی دعا میکردیم  مهتا  هم دستهای کوچولوش رو  مثل ما رو به آسمون گرفته بود ...                          گل همیشه بهارم عیدت مبارک (عکسها در ادامه مطلب)     سفره هفت سین امسال ما که ظرفهاش رو خودم با اکلیل درست کردم ...                   &nbs...
11 فروردين 1392

برف شگفت انگیز اسفند ماه !!

      پنجشنبه صبح که از خواب بیدار شدم اصلا انتظار دیدن این همه برف رو نداشتم به محض اینکه پرده اتاق خواب رو کنار زدم دهنم از تعجب باز موند سریع رفتم و مهتا رو از خواب بیدار کردم تا برف رو ببینه . دخملی هم  به محض دیدار برف پاشو کرد تو یه کفش که میخوام برم برف بازی ...       (بقیه عکسها در ادامه مطلب )                                                &...
17 اسفند 1391

خونه تکونی به معنای واقعی ....

هفته دوم اسفند فرشها رو برای شستشو جمع کردیم و اینچنین بود که اولین قدم جهت خونه تکونی برداشته شد .مهتا  هم از این اوضاع نا به سامان به جهت  بازی و بهم ریختن به نفع خودش استفاده میکرد . چون 11 اسفند عروسی دختر دایی عزیز بود و ما حسابی در تدارک مراسم عروسی بودیم  کارها به تاخیر افتاد .  دقیقا روز بعد از مراسم کار رو شروع کردیم و مشغول تمیز کاری شدیم یا به قول دختر یکی از دوستان تغیراسییون  . دخملی هم حسااابی مشغول بود . و البته کمک هم میکرد مثلا یکبار شیشه میز ناهار خوری رو  کاملا برق انداخته بودم و تمیز کرده بودم  که مهتا دوباره اسپری شیشه شور ریخت روش و با یه دستمال کثثثیف مشغول کمک کردن شد .  یا...
16 اسفند 1391

بابا یاسر هست ؟

چند وقتیه که مهتا خانومی به محض اینکه از خواب بیدار میشه و چشمهاش رو باز میکنه این سوال رو میپرسه ؟ "بابا یاسر هست ؟ " و من در جواب میگم : نه مامانی رفته سر کار .بعد مهتا در جواب میگه : ظهر میاد تا باهم ناهار بخوریم .  گاهی صبح ها که از خواب بیدار میشه صدام میکنه تا برم واز تختش بیرون بیارمش به محض ورود من به اتاق اولین چیزیکه میگه همین جمله است " بابا یاسر هست ؟ " روزهای جمعه که بابا یاسر خونه ست سعی میکنم قبل از بیدار شدن مهتا برم و بیارمش توی اتاق خودمون تا کنار باباش بخوابه ... ودخملی حساااابی ذوق میکنه وقتی میبینه کنار بابا یاسر خوابیده . ...
4 اسفند 1391

یه مامان ذوق زده ...

دیشب توی ماشین مهتا از روی صندلی ماشینش اومد پایین و خودش رو به زور انداخت توی بغل من روی صندلی جلو  .بعد مثل پیشی هی صورتش رو مالید به صورت من و بهم گفت : چه مامانی دارم من ... چقدر نرمه ... دوستش دارم .. .تو اون لحظه اینقدر خوشحال شدم کهههههه . خلاصه حسابی ذوق مرگ شدم آخه این اولین دفعه ای بود که اینجوری مهتا بهم ابراز علاقه میکرد بعدش هم کلی با هم love ترکوندیم ..   ...
23 بهمن 1391

خانواده سرما خورده ...

چند روزی بود که گلو و سینوسهام درد میکرد اما به روی خودم نمی آوردم . تا اینکه شنبه شب بعد از رسیدن به خونه حسابی حالم بد شد  . روز بعد هم با استراحت و ... بهتر نشد که بدتر شد حسابی تب کردم و سرفه امان نمیداد . صدام گرفته بود . روی مبل بی حال  افتاده بودم . برای اینکه مهتا زیاد نزدیکم نباشه توی اتاق براش فیلم تولدش رو گذاشتم تا سرگرم باشه . اما این دخمل با محبت من مدام بهم سر میزد و بوسم میکرد یا اینکه میخواست کنارم دراز بکشه . همون شب یاسر هم علائم خفیفی از مریضی روگرفت . نیمه های شب بود که با صدای گریه مهتا خانومی بیدار شدیم وکاشف به عمل اومد که دخملی هم تب داره . البته هفته گذشته که برای چکاپ مهتا رو پیش دکترش برده بودم گفت که ...
18 بهمن 1391

وقتی مهتا حس ژست گرفتنش گل میکنه ...

  مهتا جون در حال ژست گرفتن                        این یکی شکار لحظه بود        مهتایی در حال خوندن  سرود ای ایران ای مرز پر گهر ...                      فدای ژست گرفتنت مامی          اینجا ژست ناراحتی گرفته ...        اینجا هم اخم کرده ...           مهت...
10 بهمن 1391