lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

سفر شمال مهر 91

1391/7/14 9:45
نویسنده : مامی مهتا
1,893 بازدید
اشتراک گذاری

        شمال 91

اوایل مهر ماه بود که تصمیم گرفتیم با خاله شیدا و الینا و عمو بریم شمال . از صبح مهتا خوشحال بود و مدام می پرسید : پس کی میریم دریا ؟(بقیه در ادامه مطلب )

اوایل مهر ماه بود که تصمیم گرفتیم با خاله شیدا و الینا و عمو بریم شمال . از صبح مهتا خوشحال بود و مدام می پرسید : پس کی میریم دریا ؟  ما  به خاطر کار بابا یاسر دیرتر حرکت کردیم و قرار شد تا خاله شیدا برای ما هم جا رزرو کنه . توی راه هم خیلی خوشحال بود و هیجانی شده بود . شب بود که رسیدیم چابکسر و ویلایی که برامون گرفته بود با اینکه مهتا خوابیده بود با دیدن الینا و محوطه بزرگ و قشنگ اونجا خواب از سرش پرید و با هم رفتن سمت محوطه بازی و  سرگرم شدن .

      شمال 91

عینک روز بعد هم کنار ساحل و آب بازی و ماسه بازی لبخند

      شمال 91

مهتا وبابایی کنار ساحل مشغول ماسه بازی

        شمال91

 مهتا در حال برگشتن از ساحل

       شمال91

مهتا و الینا مشغول گشت و گذار در محوطه ویلا

       شمال 91

       شمال91

       شمال 91

دخمل ها در بام رامسر مشغول خوردن بستنی

      شمال91

مهتا والینا با جلیقه نجات منتظر سوار شدن قایق

      شمال 91

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان لاله
14 آبان 91 11:14
ماشالله به تو که اینقدر خانوم شدی. عاشق اون عکسی هستم که جلیقه نجات پوشیدی
خاله شیدا
16 آبان 91 9:25
الهی خاله قربونت بره عزیز دلم عکسهات چقدر قشنگ شده خانم گلم


مرسی خاله جونم بوووس برای شما و الینا گلینا
تــــــــک خـــاله کــوثر جــوووونـــی
3 آذر 91 17:16
خیــــــــــــــــــــلی عکس های قشنگی شدن... اشالا همیشه به شادی و سفر