واکسن و روز برفی
امروز نوبت واکسن 6 ماهگی مهتا ست از دیشب داره برف میباره و الان روی زمین برف قشنگی نشسته خوشبختانه چون پنجشنبه است همسری خونه ست و باهم میریم که واکسن مهتا رو بزنیم. (بقیه در ادامه مطلب)
امروز نوبت واکسن 6 ماهگی مهتا ست از دیشب داره برف میباره و الان روی زمین برف قشنگی نشسته خوشبختانه چون پنجشنبه است همسری خونه ست و باهم میریم که واکسن مهتا رو بزنیم. چقدر خوبه که یاسر هست چون وقتی میخوام واکسن مهتا رو بزنم خیلی اضطراب دارم.
اما جالبه که یاسر از من بدتره اصلا طاقت نداره که ببینه به مهتا واکسن میزنن هر دفعه که باهام بوده موقع تزریق واکسن از اتاق میره بیرون و وقتی تموم شد میاد و مهتا رو آروم میکنه توی این قضیه جرات من بیشتره اما همین که کنارمه برام کافیه.
بعد از واکسن زدن یه سر رفتیم بام تا از مهتا چند تا عکس توی برف بندازیم.چون بهش قطره استامینوفن داده بودم حالش خوب بود اما خبر نداره تا چند ساعت دیگه چه اتفاقی براش میفته وباید درد بکشه و تب
کنه الههههییی عزییییییییزم.