lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

مهتا دخملی کمی بیش از حد غرغرو

1389/8/12 19:20
نویسنده : مامی مهتا
1,243 بازدید
اشتراک گذاری

تا یکماه اول مهتا خیلی خوب بود . همش شیر میخورد و میخوابید.اما بعد از مدتی گریه هاش شروع شد گریه های شبانه روزی و بی وقفه ...! توی هر حالتی و هر ساعت از شبانه روز اگر مهتا رو میدیدی داشت گریه میکرد!!؟؟( بقیه در ادامه مطلب)

تا یکماه اول مهتا خیلی خوب بود . همش شیر میخورد و میخوابید.اما بعد از مدتی گریه هاش شروع شد گریه های شبانه روزی و بی وقفه ...! توی هر حالتی و هر ساعت از شبانه روز اگر مهتا رو میدیدی داشت گریه میکرد!!؟؟

دکتر تشخیص کولیک داد ولی داروهای مختلف زیاد روی مهتا تاثیری نداشت میگفتن وقتی 4 ماهش تموم بشه کولیکش هم خوب میشه اما 4 ماهش هم تموم شد و گریه های مهتا تمومی نداشت هرکی ما رو میدید یا چند ساعتی باهامون بود میگفت خدا صبرتون بده خیلی سخته ... واقعا نمیدونم چطور تحمل میکردم خدا صبر بهم داده بود  گاهی اوقات شبها ساعت 2 و3  نیمه شب به خاطر اینکه دیگه همسایه ها صداشون در نیاد مهتا رو میگذاشتیم توی کریر و میبردیمش توی ماشین و توی خیابون ها میچرخیدیم تا یکم آروم بشه و خوابش ببره واااای چه روزهایی بود  . مثل یه روح شده بودم ساکت و همیشه خسته . 

گاهی با خدا دعوام میشد ( وای خدایا منو ببخش )که چرا هر چی دعا میکنم صدامو نمیشنوی! آخه من خسته شدم کم آوردم خواهش میکنم کمکم کن و خدا هم هر روز صبر بیشتری به من میداد ! توی همین احوالات بودم که یکی از دوستام یه دکتر بهم معرفی کرد وگفت که تشخیص خیلی خوبی داره با اینکه دکترهای زیادی رو تا حالا امتحان کرده بودم اما باز هم  وقت گرفتم و همراه همسری رفتیم . دکتر خوب معاینه اش کرد و گفت مشکلی نداره و بچه سالم و باهوشیه اما با توضیحات بیشتر من در مورد بیقراری های مداوم و گریه های زیاد به ریفلاکس مشکوک شد که با یه سونو از معده شکش به یقین تبدیل شد که دختر کوچولوی من دچار ریفلاکس معده ست که مداوم بی قراره و چون هیچ علامتی مثل استفراغ و ... نداره هیچ دکتری تا حالا تشخیص نداده بود و با  تجویز یه دارو دست ساز حال مهتا رو به بهبودی رفت اما همچنان مهتا کمی غرغرو بود و از هر فرصتی برای گریه کردن استفاده میکرد !؟!!؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامانی درسا
31 خرداد 91 19:43
وای خیلی قشنگ ازش عکس میگیرین ..... خدا قشنگه ........
مامان سانای
18 تیر 92 7:59
چه جالب اول فکر کردم عروسکه.
مهتا جون اسم قشنگی داری واز اون قشنگتر وبلاگته دست مامانی درد نکنه


هههههه ..بله بی شباهت به عروسکهم نبوده ...نظر لطفتونه خانومی ...