هدیه الهی

خدا خیلی به ما لطف کرد تا شما رو بهمون داد بعد از کلی سختی و مریضی که نمیتونم اینجا بنویسم آخه خیلی زنونه ست ... شما رو حضرت زهرا (س) و پسرش امام حسین (ع) بهمون هدیه کردن عزیز دلم.( بقیه در ادامه مطلب)

خدا خیلی به ما لطف کرد تا شما رو بهمون داد بعد از کلی سختی و مریضی که نمیتونم اینجا بنویسم آخه خیلی زنونه ست ... شما رو حضرت زهرا (س) و پسرش امام حسین (ع) بهمون هدیه کردن عزیز دلم.

دوران بارداری نسبتا سختی داشتم. گلکم توی این دوران مریضی های سختی گرفتم. هرچی ویروس و میکزوب جدید میومد بهشون نه نمیگفتم. توی دوران بارداری هم که نمیشه از دارو استفاده کرد. خلاصه حسابی مشغول بودیم. طفلک بابایی ازم پرستاری می کرد. اما همه این سختی ها برام مهم نبود وقتی به تو فکر میکردم کوچولو.

تقریبا اواخر اسفند 1388 بود که همراه بابا یاسر رفتیم سونو و فهمیدیم که شما دخملی وااااااااااااای اگر بدونی چقدر خوشحال شدیم آخه بابایی عاشق دخمله کاش میتونستم ازش عکس بندازم وقتی دکتر بهش این خبر رو داد و دست و پاهای نازت و بهش نشون داد نمیدونست چی کار کنه یه لبخند بزرگ و زیبا روی صورتش بود البته لبخند که چه عرض کنم .......

بقیه دوران بارداری خوب و راحت بودم و حسابی با بابایی و خاله شیدا مشغول خرید برای شما بودیم با وسواس خاصی خرید میکردیم تقریبا سعی کردم از هر چیزی بهترینش رو برات انتخاب کنم تا لایق گل دخملی چون شما باشه .

اواخر تیر ماه بود که تصمیم گرفتم برای اینکه بتونم زایمان طبیعی داشته باشم به همراه بابا یاسر پیاده روی کنیم شب میلاد امام حسین یه کم زیاده روی کردیم توی راه رفتن ونیمه شب کیسه آبم پاره شد ومجبور شدیم صبح زود خودمون رو برسونیم بیمارستان پارسیان

خاطره روز دنیا اومدنت خیلی جالبه چون تنها روزی از زندگیم بود که اصلا استرس نداشتم نمی دونم خدا چه لطفی بهم کرده بود که اینقدر آرامش داشتم گفتن چون یک ماه زودتر داری تشریف میاری شاید ریه ات کامل نشده باشه و مجبور بشی بری توی دستگاه اما... مولود این روز امام حسین (ع) به ما عیدی داد و شما در 24 تیرماه 1389 مصادف با سوم شعبان سالروز میلاد دردونه ی فاطمه زهرا و شب میلاد حضرت عباس در ساعت 5:50 دقیقه بعداز ظهر صحیح و سالم پا به این دنیا گذاشتی ناز دونه ی من .

اگر بدونی با اومدنت چقدر من و بابایی رو خوشحال کردی . شما هدیه امام حسینی دخترکم