سنجش بینایی..
طبق روال هر ساله برنامه سنجش بینایی توی مهد ها برگزار شد که مهتای من هم امسال مورد ارزیابی قرار گرفت تا اینکه مربی مهد بهمون گفت که مهتا همکاری نمیکنه باید با دستگاه معاینه بشه .
وما رو ارجاع دادند به کلینیک بهبد .برای معاینه با دستگاه اپتومتری .ما هم رفتیم و خانوم اپتومتریست بعد از معاینه گفتن چشم چپ مهتا مشکل داره یعنی کمی ضعیفه و باید 6 ماه دیگه برای معاینه مجدد بریم .. هرچی سوال میکردم زیاد درست جواب نمیداد و خلاصه با یه نگرانی وحشتناک از کلینیک اومدیم بیرون وقتی به بابا یاسر گفتم خیلی ناراحت شد اصلا باورش نمیشد .خودم که دیگه هیچی تا چند روز فقط کارم گریه و دعا به درگاه خدا بود ...اصلا دلم نمیخواست که مهتا عینکی بشه .. وقتی به چشمهای مهتا نگاه میکردم دلم ریش میشد و به زور جلوی اشکهام رو میگرفتم گاهی هم از چشمم اشک میومد که مهتا با دستهای کوچولوش اشکم رو پاک میکرد و میپرسید چرا گریه میکنی ؟؟چشم چپش رو میبوسیدم ومیگفتم هیچی مامان چون خیلی دوستت دارم ...همش از خدا میخواستم چشمهای من ضعیف بشه اما چشمهای دخترم سالم باشه ...این اتفاقات مصادف با اربعین امام حسین بود .. همش امام حسین رو به سه ساله اش قسم میدادم که دختر کوچولوی سه ساله من رو شفا بده و چشمهاش سالم باشن .....
تصمیم گرفتیم که مهتا رو کلینیک نور ببریم تا اینکه تحت نظر فوق تخصص چشم باشه . از بس من استرس داشتم و ناراحت بودم ...شبها خوابم نمی برد و روزها همش بی تاب بودم به همین خاطر یاسر خودش وقت گرفت و اصلا به من نگفت تا اینکه همون روز گفت آماده شید ساعت 5 باید بریم .... خیلی ازش ممنونم که این محبت رو در حقم کرد اگرنه از دو روز قبلش نمیتونستم نفس بکشم از بس مضطرب بودم ... خلاصه رفتیم کلینیک نور اول یه اپتومتریست فوق العاده عالی چشمهای مهتا رو با دستگاه معاینه کرد . ازمون پرسید برای چی آوردیدش ؟ و ماجرا رو براش تعریف کردم که گفتن چشم چپش دوربینه و....... بعد با چارت از مهتا سوال پرسید که جواب داد ...بعد برامون گفت که چشمهاش از نظر من کاملا سالمه ...من گفتم پس چرا اگفتن که چشمش ضعیفه و برامون توضیح داد که تا سن 6 سالگی قرنیه بچه ها بزرگتر میشه و دید بچه کامل میشه الان تصویر پشت قرنیه ایجاد میشه و به مرور تا سن 6 سالگی این تصویر کاملا روی قرنیه میوفته و چشم دختر شما الان مشکلی نداره دیدید که تمام جهت های چارت رو درست جواب داد ... و بعد جواب اپتومتری رو بردیم پیش دکتر فوق تخصص قرنیه و ایشون هم خودش با دستگاه و بعد با وسیله های تخصصی معاینه کردو دوباره گفت که چشمهای دخترتون سالمه و از نظر من مشکلی نداره .... و باز هم سوالها و نگرانی های من و یاسر که به تمام اونها جواب داد و گفت هر یک سال تا قبل از سن مدرسه باید همه بچه ها معاینه بشن .... واااای چه حسی داشتم احساس میکردم که دارم تو آسمونها پرواز میکنم .... اینقدر خوشحال بودم که .... چقدر خوبه که بعضی از دکترها برای بیمارشون ارزش قائلند و تمام سوالها رو با حوصله و به طور کامل جواب میدن ....چی میشد همون دکتر اول برامون توضیح میداد ..... هییییییییییییییییی...
خدا رو هزاران هزار بار شکر کردم تا رسیدم خونه سجده شکر به جا آوردم ...خدایا منونم ازت که بهم لطف داشتی..و
از دست و زبان که برآِید کز عهده شکرش به درآید