اولین سینما ...وسالگرد ازدواج مامان و بابا ♥
نهم آذر ماه سالگرد ازدواجمون بود ...ظهر با بابا یاسر رفتیم مهتا رو از مهد آوردیم و برای صرف ناهار رفتیم رستوران . یا به قول مهتا "استوران ". ناهار رو که خوردیم به سمت تهران حرکت کردیم تا بریم الهیه خیابون فرشته تالار عروسیمون رو برای تجدید خاطره ببینیم .
بعد از اون یه سر رفتیم امامزاده صالح و نماز خوندیم . و به در خواست مهتا خانومی تصمیم گرفتیم بریم سینما ...چون تا به حال سینما نرفته بود یعنی فیلمی که به سنش بخوره نداشتیم که ببریمش . اما این دفعه فیلم عملیات مهد کودک روی پرده بود . از اونجایی که ما سینما فلسطین رو دوست داریم و اغلب دوتایی اینجا میرفتیم . تصمیم گرفتیم تا باز هم برای تجدید خاطره بریم سینما فلسطین . آخرین باری که دوتایی رفته بودیم مهتا رو حامله بودم ....
خیلی جالب بود .چون روز شنبه بود خیلی خلوت بود ..و برای فیلم عملیات مهد کودک فقط ما سه نفر بودیم یعنی یه جورایی اکران خصوصی داشتیم
برای مهتا فضای داخل سینما خیلی جالب بود ... پرده بزرگ سینما مدل صندلی ها و... فقط از این میترسید که چراغها خاموش بشن چی کار کنیم ..وقتی دید که نور پرده سینما زیاده دیگه نترسید و با خیال راحت نشست تماشا کرد ....دیگه آخرهای فیلم خسته شده بود و میخواست که بریم ههههه
عکسها در ادامه مطلب
مهتا خانوم مشغول بهم ریختن میز ...
پدر و دختر منتظر غذا ...
مهتا و بابا یاسر در سینما
مهتا داخل سالن سینما