lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

خونه تکونی به معنای واقعی ....

1391/12/16 11:35
نویسنده : مامی مهتا
753 بازدید
اشتراک گذاری

هفته دوم اسفند فرشها رو برای شستشو جمع کردیم و اینچنین بود که اولین قدم جهت خونه تکونی برداشته شد .مهتا  هم از این اوضاع نا به سامان به جهت  بازی و بهم ریختن به نفع خودش استفاده میکرد .

چون 11 اسفند عروسی دختر دایی عزیز بود و ما حسابی در تدارک مراسم عروسی بودیم  کارها به تاخیر افتاد .  دقیقا روز بعد از مراسم کار رو شروع کردیم و مشغول تمیز کاری شدیم یا به قول دختر یکی از دوستان تغیراسییون نیشخند . دخملی هم حسااابی مشغول بود . و البته کمک هم میکرد مثلا یکبار شیشه میز ناهار خوری رو  کاملا برق انداخته بودم و تمیز کرده بودم  که مهتا دوباره اسپری شیشه شور ریخت روش و با یه دستمال کثثثیف مشغول کمک کردن شد گریه.  یا اینکه من برای تمیز کاری های آخر سال از لباسهای  کوچیک شده و لک دار مهتا استفاده میکنم تا با خیال راحت بندازمشون برن . وقتی مشغول دستمال کشیدن مبلها بودم دیدم که دخملی رفته از کشو یکی از  لباسهاش رو برداشته و داره با من همراهی میکنه  . من : مهتااااااااا   چی کار میکنی چرا با لباست ؟ استرس مهتا : خوب مگه خودت با لباس من پاک نمیکنی ؟  متفکر

حالا یکی بیاد توجیه کنه مهتا خانومی رو . به همین دلیله که میگم خونه تکونی به معنای واقعی .....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان ملیسا و مهدیس
16 اسفند 91 13:00
عزیز دللللللللللللللللللللللم عیبی نداره مامانی خب میواد کمک کنه دیگه


بله خیلی کمک میکنه ... دخملمه دیگه
FARIBA
16 اسفند 91 15:34
خیلی کارش بامزه بودددددددددددددددددددددد


بعله.....
مامان حسنا
17 اسفند 91 10:09
وای از دست این بچه خب مامانی کمیخواد کمکت کنه دیکه


بله میخوادکمک کنه دخملم ...
مامان ملیکا
17 اسفند 91 10:42
آفرین به مهتا خانوم گل به قول ملیکا "انددر" به فکر مامانشه عزیزمی...


ای جانم به ملیکاخانوم خوش زبون
مامان بنیتا
17 اسفند 91 15:52
مادر و دختر خسته نباشید از خونه تکونی
آفرین به مهتا جوونی که به مامانی تو کارا کمک می کنه


مرسییییییییی عزیزم بنیتا کوچولورو ببوس...
زهرا مامان سبا
17 اسفند 91 21:58
سبا هم همیشه تو کارهای خونه به همین روش به من کمک می کنه!


ای جانم...سبا خانوم هم بله ...)
مامان آوينا
18 اسفند 91 15:15
فدات بشم عزيزم
خب دخملمون ميخواد كمك كنه چرا مزاحمش ميشيد


خوب بله کمک میکنهههههه.... آوینا جونم روببوس
مطهره
19 اسفند 91 21:29
وای خدا از این دخملی! با لباسش هی وای چه حالی شدی تو

اگر اینا کمک نکنن دو سوته تمام میشه به خدا ولی امان امان....


دیگه دیگه ....
مامان لاله
20 اسفند 91 0:06
عیبی نداره. کمکهاشون هم شیرینه


اون که بله ....شیرینه مثل عسل
مهشید مامان مهتا
20 اسفند 91 20:08
عزییییییییییییییرم تو چه با مزه ای کی باشه مهتای منم کمکم کنه امسال که هیچ کاری نتونستم بکنم همش هر جایی را شروع کردم مهتا بیدار شد منم سرهم بندیش کردم تموم شد خداااااااااااااااااا
مامان آیسا
22 اسفند 91 16:14
قربونت برم خاله جووونی..


خدا نکنه خاله مهربون...بوووس برای ایسا