lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

از زندگی...

1392/10/5 1:58
نویسنده : مامی مهتا
1,365 بازدید
اشتراک گذاری

شبها میام تو اتاقت و کنار تختت میشینم و چند تا کتاب برات میخونم بعد مراسم بوس و شب بخیر و اینکه باید مدتی دستت رو توی دستم بگیرم ... بعد من خسته میشم و پایین تخت دراز میکشم تا خوابت ببره و هر بار بهم میگی مامان سرت رو رو زمین نذار درد میگیره...اون عروسک بزرگه رو بذار زیر سرت...بغل

ومن هر بار با شنیدن این جمله و مهربونی تو قلبم فشرده میشه و احساساتی میشم ... از اینکه اینقدر با مهر و محبتی ممنونم مهتای بی همتای من ...

........................................................................................................................................

این روزها کارهایی رو که توی مهد انجام میدید رو توی خونه به صورت بازی با عروسک هات یا تو خیالت با بچه های مهد انجام میدی ... شخصیت مورد توجهت هم ابولفضله ... میگم چرا ابولفضل رو دوست داری میگی چون هرچی بهش میگیم ناراحت نمیشه و همش میخنده ... توی بازیهات نقش منفی هم برای شنتیا ست که همیشه کارهای بد میکنه ... خودت نقش مربی رو بازی میکنی و گاهی هم من مهتا میشم که همیشه کارهای خوب انجام میده ...خلاصه باورم نمیشه این همون مهتاییه که برای رفتن به مهد کلی قیل و قال راه می انداخت الان حسابی مهد رو دوست داری و حاضر نیستی یه روز نری ...چشمک

.......................................................................................................................................

من نمیدونم شما بچه های نسل جدید چه ید طولایی در زمینه بازی های کامپیوتری و موبایل و تبلت دارید خیلی زود تمام فوت و فن کار رو یاد میگیرید و حرفه ای میشید ... مثلا هر وقت میریم خونه مامان جون تمام بازی های توی موبایلش رو به صورت حرفه ای بازی میکنی ... حتی رمزش رو از خودش بهتر بلدی نیشخند تبلت عمو حمید رو ازش میگیری و یه سری بازی هایی رو پیدا میکنی که باورش نمیشه تو چطور اینو پیداش کردی ....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

fariba
5 دی 92 2:51
مامانی چند تا پست آخرتو خوندم.عکسهای قشنگ دخملی هم دیدم.ماشالا خیلی نازه.خدا برات حفظش کنه....خیلی هم با نمکه
مامی مهتا
پاسخ
مرسی فریبا جون ... نظر لطفته
مامان آرمینا
5 دی 92 14:15
بچه ها خیلی زود جلوی چشمامون بزرگ میشن و ما گاهی دیر متوجه میشیم که چقدر بزرگ و فهمیده شدن
مامی مهتا
پاسخ
البته همینطوره که میفرمایید ....
مامان ملیکا
8 دی 92 19:58
آفرین به مهتا جون که تنهایی تو اتاقش میخوابه چه خوب
مامی مهتا
پاسخ
مرسی خاله جون
مامان بنیتا
9 دی 92 3:05
ای جونممممم قربونه این دختر مهربون بشم که به فکر مامانیشه وای یعنی می شه بنیتا هم چند وقت دیگه بدون گریه و بهونه بره مهدکودک و بازی کنه واقعا با قسمت سوم پستت موافقم دوستم عجب بچه های باهوشی ان این فسقلی های امروزی
مامی مهتا
پاسخ
ممنونم دوست خوبم ... ایشالله به زودی بنیتا جون هم راحت میره مهد
فرهاد
11 دی 92 14:53
سلام خدا حفظش کنه این دخمل ناز و دوست داشتنی را خدا سایه شما رو از سرش کم نکنه انشالله سبز باشی دوست من
مامی مهتا
پاسخ
سلام ... ممنونم لطف دارید ...
مامان لاله
21 دی 92 20:31
آفرین به دختر باهوش حرفه ای مون.
مامی مهتا
پاسخ
مرسیییییییییی لاله عزیز
فرهاد
22 دی 92 10:34
نیما یوشیج در جشن یک سالگی فرزندش نوشت: پسرم! یک بهار، یک تابستان، یک پاییز، یک زمستان را دیدی! از این پس همه چیز این جهان تکراری ست جز مهربانی، پس پسرم تا می توانی مهربان باش!
مامی مهتا
پاسخ
ممنونم بابت متن زیبایی که نوشتید ....
مهشید مامان مهتا
22 دی 92 13:20
با سلام طراحی تقویم و کارت تبریک سال 1393 با عکس کودک شما با نازلترین قیمت که در هیج کجا پیدا نمیکنید تقویم تک برگ:2500 کارت تبریک:2000 همچنین ساخت کلیپ،طراحی قالب وبلاگ، صفحه خوش آمد گویی و دگمه هدایت به بالا با عکس عزیزانتان این فرصت طلایی را از دست ندهید www.mahta139166.niniweblog.com www.mahta91.niniweblog.com
مامان مریم
8 بهمن 92 14:21
همیشه مارو شرمنده ی مهربونیشون میکنن این فرشته های مهربون که حواسشون به همه چی هست... چه خوب که اینقدر به مهدش وابسته شده خیلی خوبه برای بچه ها اینقدر همبازی داشتن. این قسمت سوم که واقعا تعجب برانگیزه ..یه جوری باهاش ور میرن انگار سالها باهاش سروکار داشتن..خدا حفظشون کنه
مامی مهتا
پاسخ
آی گفتی مریم جون