lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

آخرین سفر تابستان 92

1392/7/18 21:39
نویسنده : مامی مهتا
4,544 بازدید
اشتراک گذاری

        سفر

روزهای آخر تابستان 92 به همراه خانواده پدری مهتا  (  عمه فرزانه و خانواده به همراه عزیز و باباجون و خانواده )به شمال سفر کردیم . عمه فرزانه از طرف اداره توی روستای کترا نرسیده به رامسر ویلا گرفته بود  و از ما هم دعوت کردن تا همراهشون باشیم . صبح روز سه شنبه حرکت کردیم . توی این سفر زهرا دختر عمه فرزانه همبازی مهتا بود ...

(بقیه در ادامه مطلب)

روزهای آخر تابستان 92 به همراه خانواده پدری مهتا  (  عمه فرزانه و خانواده به همراه عزیز و باباجون و خانواده )به شمال سفر کردیم . عمه فرزانه از طرف اداره توی روستای کترا نرسیده به رامسر ویلا گرفته بود  و از ما هم دعوت کردن تا همراهشون باشیم . صبح روز سه شنبه حرکت کردیم . توی این سفر زهرا دختر عمه فرزانه همبازی مهتا بود ...

تقریبا ظهر بود که رسیدیم .چه جای با صفا و خوبی بود وسط یه جنگل خیلی قشنگ و خلوت چون برای سازمان جنگلها بود و کسی نمیتونست داخل محوطه بشه ... خلاصه از این خلوتی و دنجی بسی لذت بردیم .

 هر طرف رو که نگاه میکردی درختهای نارنگی و پرتقال بود .... و خبری از آدمیزاد نبود . چقدر از این پرتفالهای جنگلی خوردیم ..چقدر خوشمزه واقعا طعمش با پرتقالهایی که خورده بودیم متفاوت بود ...

بیشتر سعی میکردیم تا از این فضا استفاده کنیم و به دور از هیاهو  و ساکنین شهر باشیم و حساابی آرامش بگیریم .... عصرها هم میرفتیم کنار دریا تا مهتا و زهرا کنار ساحل شن بازی و البته آب بازی کنن ..

عمه فرزانه که  مثل همیشه دوربینش همراهش بود ...مدام از بچه ها عکس می انداخت( تشکر فرااوان  )

چه عکسهای قشنگی هم شد واقعا دیدنیه ... عمو علیرضا هم ازمون عکسهای پانورما می انداخت که اونهم برای خودش جریاناتی داره که خیلی بامزه است ....    سفر  سفر

مهتا و زهرا در حال ژست مژه

سفر

سفر

یکی از ژست های همیشگی مهتا قلب

سفر

سفر

 برای گرفتن این عکسها کلی زحمت کشیدیم و انرژی صرف کریم و کلی وعده و وعید که اگر عکس بندازی اجازه میدیم که با موبایل بازی کنی و .....اگرنه مهتا خانوم به این راحتی اجازه عکس انداختن نمیداد چشمک

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

                 سفر

سفر

چند تا عکس گریان .... چون مهتا میترسید تنهایی توی اون سبزه ها بایسته میترسید مار نیشش بزنه نیشخند

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

مهتا مشغول شن بازی لب دریا ....عینک

سفر

وحالا مهتا خانووووم مایو پوشیده و آماده شنا کردنه ....لبخند

سفر

سفر

سفر

مهتا با چوب دستی معروف که بهش آقاج میگفتن .... کلی سر این چوب با زهرا برنامه داشتن از خود راضی

سفر

سفر

سفر

چه با دقت داره نگاه میکنه بغل

سفر

خوردن پرتقال از شاخه خنده

سفر

بالاخره موفق شد که پرتقال رو بچینه ....

سفر

سفر

سفر

مهتا و بابایی

سفر

مهتا جونی رفته بالای درخت ....نیشخند

سفر

سفر

اینجا اصلا راضی نمیشد که عکس بندازه با هزار ترفند و کمک گرفتن از گوشی عمو علیرضا راضی شد ..

سفر

سفر

سفر

من عاشق این عکسش هستم ....بغل

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

اینجا دوتا دوربین از مهتا خانومی دارن عکس میندازن ...عینک

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

سفر

در آخر باید از عمه فرزانه عزیییز تشکر کنم به خاطر گرفتن این همه عکسهای زیبا قلبماچ

 این هم یه نمونه از عکس پانورما ... البته نمیشه اینجا درست دیدش چون  حجمش  خیلی بالا بود مجبور شدم کوچیکش کنم ....

سفر

دلم میخواد چند تا از این عکس ها رو چاپ کنم اما نمیتونم از بینشون انتخاب کنم...

  دوستان عزیز لطفا کمکم کنید....قلبماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامانی درسا
19 مهر 92 2:36
مهتایی بهشت رفته بودی عزیزم اینقده مناظر خوشگله ......دخترکم مامان حق داره نتونه تشخیص بده کدومو انتخاب کنه ..... خیلی خوشگلن عکسات مامانی اون عکسایی که دخترمون تصویرش جلوتر هستش مثل عکس اول و دوم خیلی زیبا هستن اونا رو حتما" چاپ کن


مرسی مژگان عزیز....جاتون خالی خیلی زیبا و قشنگبود .. ممنونم بابت نظرت درسا جونی رو ببوس
شیدا مامان الینا
20 مهر 92 8:48
معلومه که خیلی بهت خوش گذشته خاله جونم قربونت برم چه عکسهای خوشگلی انداختی مخصوصا با کلاه


مرسییییییییی خاله جونی ...جای شما و الینا جون و عمو خیلی خالی بود ... ایشالله دفعه بعد باهم بریم ...میبوسمتون هزارتا
صـبــا خاله ی آیـــســـا
23 مهر 92 17:06
عزیزم عکس ها بی نظیر بود
مهتای نازم همرو خوشگل افتاده
ب نظرم
به ترتیب
عکس 2..5..9..13..33..34..38..49


ممنونم ..نظرلطفتون خانومی ...مرسی بابت کمکت .. میبوسمت
آرتین
25 مهر 92 17:25
به این میگن به وبلاگ خوب. خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشیم شما لینک شدین. لطفآ به وبلاگ من سر بزنید ولینک کنید
مامان ملیکا جون
26 مهر 92 23:52
سلام گلم
چه عکسهای قشنگی
دوربین عمه جون مهتا ست یا دوربین خودتونه؟عالیه...
ماشاالله به مهتا جونم که نمیشه از عکسهاش منتخب کرد...
مامانی نمیشه همه اش رو چاپ کنید؟


سلام به منصوره عزیزوملی بانو ...البته که میشه ...همه اش روچاپ میکنم ....هههههههههه
مامان بنیتا
30 مهر 92 2:33
وای عزیزم چه جای با صفایی رفته بودین..امیدوارم همیشه خوش باشین گلم
به نظر منم همه عکسا عالی و با کیفیه ولی همون عکسی که گفتین عاشقشی رو منم خیلی دوست داشتم مثله کارت پستال می مونه


مرسی گلناز عزیز ..چشمات قشنگ میبینه .. ممنونم که در مورد عکسها نظر دادی دختر گلت رو ببوس
مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
1 آبان 92 3:10
سلام همیشه به گردش اتفاقا اولین عکسها رو که دیدم پیش خودم گفتم اگه من بودم این عکس رو چاپ میکردم بعد هی اومدم پایین گفتم اینم چاپ میکردم ... تا آخر هی گفتم اینم چاپ میکردم ماشالله هم مهتا جون خوشگله هم منظره ها و هم عمه جون دستش درد نکنه عکسای قشنگی انداخته والبته دوربینه هم دوربین بوده هـــــــا به نظر من سایز 13&18 همه رو چاپ کن یا همه رو گلچین کن تو یه عکس با فتوشاپ، بعد چاپ کن


مرسی ...حتما باید این کار رو انجام بدم ...
مامان علی
6 آبان 92 11:59
عکس یکی مونده به آخری خیلی قشنگه
عکسی که عاشقشی با پایینیش
دومین عکسی که چوب دستی دستشه
عکسی که کلاه سرشه و لباس کفشدوزک تنشه از نزدیکه

وای در کل حرف نداره عکسا


ممنونم عزیییییزم بابت نظر دادنت ... مرسی که به ما سر زدی
مطهره
7 آبان 92 10:29
دوست جون همه عکساش جیگره من هیچ کمکی نیتونم بهت بکنم


مامان آرمينا
10 آبان 92 15:18
وااااااااااااااااي همه عكسا عالي شدن عكس دوتا مونده به آخري (همون كه دامن لباسش رو گرفته)به نظرم خوشكلتر شده و دوتا عكس بعد از عكس مهتا جون و باباش اونم خوب شده


مرسیییییییییییییی بابت نظرت ...