lمهتا جونlمهتا جون، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

مهتا دختری بی همتا

خرید دونفره ..

1392/6/2 9:53
نویسنده : مامی مهتا
1,126 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح حوصله ام سر رفته بود یکدفعه تصمیم گرفتم با مهتا دوتایی بریم بیرون خرید نیشخند ... کتاب خریدن رو بهانه کردم و آماده شدیم ... برای مهتا توضیح دادم که بریم باهم تا برات کتاب بخرم ... بریم دوتایی سوار تاکسی بشیم .... اول مهتا قبول نمیکرد میگفت من میترسم من نمیام .... (چون تا به حال منو مهتا با تاکسی و این چیزها بیرون نرفتیم  اصلا مهتا سوار تاکسی و این چیزها نشده و این اولین بار بود ) .... میگفت خوب با ماشین خودمون بریم ... شما رانندگی کن..... گفتم امروز بابایی ماشین رو برده .... میگفت خوب زنگ بزن برامون بیاره ... خلاصه این دخمل از گل بهتر ما راضی نمیشد به هزار ترفند راضیش کردیم و راه افتادیم .....

سر خیابون که سوار تاکسی شدیم براش توضیح دادم که این ماشین ها که رنگشون زرده تاکسی هستن و کارشون اینه که مردم رو به جاهایی که میخوان برن میرسونن و از این حرفها .....وکلی آموزش چشمک

اول از همه رفتیم فروشگاه کتاب بهمن تا مهتا خانومی کتابهای مورد علاقه اش رو بخره .... کلی باهم گشتیم ودر آخر مهتا مجموعه کتاب "شعرهایی برای دختربچه ها"رو انتخاب کرد .من هم چند تا کتاب آموزشی براش گرفتم . بعد رفتیم فروشگاه لباس که دیدیم حراج زده و از فرصت استفاده کردم ویه بلوز برای مهتا خریدم البته به انتخاب خودش ... بعد کلی با هم راه رفتیم ومغازه ها روگشتیم ... دیگه مهتا خسته شده بود و بهانه میگرفت که سریع خودمون رو به خونه رسوندیم .... این هم از اولین باری که منو دخملی باهم به خرید رفتیم اونهم بدون ماشین ...فکر میکنم خیلی کار خارق العاده ای کردیم خنده

به من که خیلی خوش گذشت .....برای مهتا هم تجربه جدیدی بود .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان مریم
11 شهریور 92 13:00
الهی چه جالب ..منو و مهتاب که همیشه با هم میریم..واقعا لذت بخشه...بازم ازین کارا بکنین


حتما ... به مت هم خیلی خوش گذشت ....
مامان حسنا
11 شهریور 92 13:13
چرا میترسید؟
من که اصلا نمیتونم تنهایی جایی برم حتی اگه دق کنم


چون تا به حال از وسایط نقلیه عمومی استفاده نکرده بود دیگه ههههههههههه ....اولین تجربه بود ..
مامانی درسا
12 شهریور 92 3:35
گشت زدن هاتون مستدام دوستم ...... مهتایی کتابات هم مبارکت و بلوز خوشگلت که مامانی عکسشو نذاشت


مهر ومحبت شما هم مستدام ....
مامان مهدیس و ملیسا
12 شهریور 92 13:58
برای هر دونفری که رفتن خرید


بوسسسسسسسسس متقابل برای شما وگل دخملی ها
مامان بابای الیسا
12 شهریور 92 14:47
ای جونم عزیزم


فداااای شما مرسی .... "*
صبا خاله ی آیسا
12 شهریور 92 17:52

عزیزم کتابات مبارکه
این بوس ها برای مهتا و مامانیه گلش


فدااای مهربونیهات عزییییییزم
مامان ملیکا
14 شهریور 92 4:04


چه جالب...


مطهره
18 شهریور 92 8:53
مادر دختری خرید کردن خیلی حال میده من که عاشق این کارم


خیلی خوبه خیلییییییییی......