لب رودخونه ...
تو ایام ماه رمضان همراه با خواهر عزیزم شیدا خانوم و خانواده تصمیم گرفتیم بریم پیک نیک ... کجا ؟؟؟ چه جایی بهتر از جاده چالوس و لب رودخونه که هوا هم خوبه وبچه ها هم حسااابی آب بازی و شن بازی کنن.
بقیه در ادامه مطلب
قبل از اذان راه افتادیم تا برای افطار برسیم اما به خاطر ترافیک دیر شد و ما هم موقتا یه جایی نشستیم تا افطار کنیم .بعد حرکت کردیم یه جای مناسب لب رودخونه پیدا کردیم و بساطمون روپهن کردیم .
از همون اول کار دخترها سطل و بیلچه به دست راه افتادن رفتن لب آب و مشغول شن بازی و سنگ انداختن توی رودخونه شدن .
ما هم در تدارک سور و سات شام بودیم .
اینجا چون تنظیم دوربینم به هم ریخته بود کیفیتش خوب نیست .
کار همیشگی الینا و بغل کردن مهتا. فدات بشم مگه تو خودت چقدر بزرگی که این کار رو میکنی
یه ژست متفاوت ...من شرمنده ام.ههههههه