بابایی روزت مبارک ...♥♥♥
دخـتـر کـه بــاشی
میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـت پـــِدرتـه
دخـتـــر کـه بــاشی میـدونـی محکــم تــریـن پنــاهگــاه دنیــا
آغــوش گــرم پـــدرتـه
دخـتــــر کـه بــاشی میـدونـی مــردانــه تـریـن دستــی
کـه مـیتونی تو دستــت بگیـــری و
دیگـه از هـــیچی نترسی
دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه
هر کـجای دنیـا هم بـــاشی
چه بـاشه چـه نبــاشه...
♥ بابا یاسر مهربون روزت مبارک ♥
امسال مهتا به سبب رفتن به مهد از قبل خبر داشت که روز پدر کیه .... روز قبل از میلاد حضرت علی (ع) وقتی بابایی رفتیم دنبالش مهد خاله مریم کارت تبریک روز پدر و داد دستش و گفت برو به بابات تبری بگو ...اما چون من دم در مهد بودم ...فرستادمش دم ماشین و مهتا دوید به سمت ماشین و بلند گفت : بابایی روزت مبارک و باباش و بوسید
من که از شوق اشک تو چشمام حلقه زد ..... ایشالله که هیچ دختر غم از دست دادن بابا نکشه ....
این هم کارت مهد به مناسبت روز پدر .... که طرحش و خودم بهشون دادم ...
برای روز پدر هم میگفتی برای بابا چی کادو بگیریم ...من از قبل به عمو علیرضا گفته بودم که یه ادکلن برای بابایی بگیره و به مهتا نگفتم چون میدونستم یه دفعه از دهنش میپره و قضیه لو میره .....به خاطر همین مهتا ناراحت بود که برای باباش کادو نگرفته و میگفت میخوام برای بابام کت و شلوار هدیه بگیرم (الهی فدات چه وضع اقتصادیت خوبه مادر )